حاج غلامعلی عبدلی،یکی ازخدام محترم آستانه که بیش از سی سال است درآستانه مقدسه حضرت سلطانعلی درحال خدمتگزاری است،می گوید: درماه رمضان سال 1376ه ش کرامت زیررابه چشم خوددیدم.
آقای عطایی که یکی ازکارمندان شهرداری کاشان است یک زن مریض افغانی راکه درپتوپیچیده شده بود و شوهر وپدرش همراهش بودند،به داخل حرم آوردند وگفت:این زن مریض شده ودکترهای کاشان جوابش کرده اند.من گفتم او رابه مشهداردهال ببریم وشفایش را ازحضرت سلطانعلی بخواهیم.
زن مریض راکنارضریح مقدس خواباندند.پس ازگذشت ساعتی شنیدم صدایی ازداخل حرم بلندشد.همه متحیرماندند.داخل حرم شدیم،دیدم زن افغانی دور حرم می چرخدو فرش هارابلند می کند.گفتم:چه شده؟
گفت:من درعالم خواب آقارادیدم وبه من مقداری پول داد که الان گم کرده ام.  آقاسلطانعلی به من فرمود:این پول هاعوض قرآنی است که هدیه نمودی.بعدبه من فرمود:برو دست راست آستانه منزل یکی ازخدام،آشی پخته اند،مقداری ازآن بخور.
زن مریض افغانی که به دست حضرت سلطانعلی شفا گرفته بودازحرم بیرون آمدوبه منزل آن خادم رفت ومشاهده کردآش پخته اند ومقداری ازآن راپس ازنقل ماجرا واظهارشگفتی حاضران تناول کرد.
نکته جالب این است که زن افغانی وقتی ازافغانستان به ایران می آمده بین چیزهایی که باخود داشته قرآنی بوده و او برای اینکه نکندبه قرآن دربین راه اهانت شود،آن را درسرمرز هدیه می دهد وحضرت سلطانعلی(ع) درعالم رویا این عمل زن افغانی رابدون پاسخ نمی گذارد.نکته دیگراینکه کسی نمی دانست (مخصوصا"زن افغانی)که درمنزل دست راست آستانه آش پخته اند.